کنترباسها در آخرین ردیف از سمت چپ ارکستر، درست پشت سر نوازندگان ویولن سل قرار میگیرند، با قد و قوارهای که امکان ندارد از نظر دور بمانند اما زمانی که نواخته میشوند به سختی میتوان صدای آنها را از صدای کل ارکستر متمایز کرد. همان طور که «یهودی منوهین» در آلبوم «آشنایی با سازهای ارکستر سمفونیک» میگوید:« اگر کنترباس را بهصورت سولو کمتر در موسیقی کلاسیک میشنویم به این خاطر است که اصولا حضورش در ارکستر چندان محسوس نیست.»
نوازندگان شناخته شده این ساز بزرگ ارکستر در کشور ما انگشت شمارند. اما اگر آلبومهای موسیقی ارکسترالی را که بعد از انقلاب منتشر شده ورقی بزنید آلبومی را پیدا نخواهید کرد که روبهروی نام «کنترباس» نام «علیرضا خورشیدفر» نوشته نشده باشد.
او در سال 1326 در تهران متولد شده و برای سالها مایستر (نوازنده اول هر گروهسازی) کنترباسهای ارکستر سمفونیک تهران بوده. درست 40 سال است که در این ارکستر ساز میزند. اگرچه از سال 80 رسما بازنشسته شده اما هنوز گهگاهی به ارکستر دعوت میشود.این آخرین بازنشسته از نسل قدیمیهای ارکستر علاوه بر «منوچهر صهبایی» رهبر فعلی ارکستر، با نوازندگان برجسته دیگری که آنها هم بازنشسته ارکستر هستند همچون «سیاوش ظهیرالدینی» نوازنده ویولا ( آلتو)، «جاوید مجلسی» نوازنده هورن و «مجید انتظامی» آهنگساز و نوازنده ابوا هم دوره بوده است.
- چطور شد که نوازنده شدید و آن هم نوازنده کنترباس؟
از وقتی که 5 -4ساله بودم به موسیقی علاقه زیادی داشتم و از همان زمان هر آهنگی که میشنیدم زیر لب زمزمه میکردم. تازه دبستان میرفتم که با اصرار زیاد من، خانوادهام برایم یک آکاردئون خریدند و پیش خانم اقدس پورتراب، خواهر استاد مصطفی کمال پورتراب مشغول یادگیری شدم. ایشان امروز استاد پیانو هستند و آن زمان دانشجوی موسیقی بودند. پیانو و آکاردئون هم درس میدادند. حدود یک سال، پیش ایشان کلاس میرفتم که به من گفتند به هنرستان موسیقی بروم. من آن موقع خیلی ساز ویولن را دوست داشتم، اما استاد آن زمان هنرستان یعنی مرحوم نعمتالله مجید، از اولین کسانی که در ایران به شکل اصولی نواختن کنترباس را آموخت، از من امتحان گرفت و گفت: «انگشتانت خوب است. بیا کنترباس بزن.» اتفاقا جثهام برای این ساز کوچک بود و یکی دو سال اول هم اصلا علاقهای نداشتم.
- یعنی ویولن یا ویولن سل نزدید؟
نه، یک راست رفتم سراغ کنترباس. البته الان هم همین طور است. نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا، وقتی یک نفر آموزش حرفهای موسیقی میبیند سازش را از ابتدا تعیین میکند. ویولن و ویولنسل مقدمه یادگیری کنترباس نیستند. هرکدام از این سازها اسلوب و متد آموزش خاص خودشان را دارند. دانشآموزان که از سال اول راهنمایی وارد هنرستان میشوند هم میتوانند از همان اول کنترباس را انتخاب کنند که بستگی به استعداد، قد و قواره و انگشتان دارد. بعدا فهمیدم که چون استاد خودشان شاگرد نداشتند به من این ساز را پیشنهاد کردند. به هر حال ما هم سر این کلاس رفتیم و بعد هم بهاصطلاح کمکم مهرش به دلم افتاد.
- بعد از پایان هنرستان بود که وارد ارکستر سمفونیک تهران شدید؟
سال 48 بود که وارد ارکستر سمفونیک شدم و 18 سالم بود. در آن زمان مرحوم حشمت سنجری، رهبری ارکستر را برعهده داشت. خرداد ماه بود و من تازه دیپلم گرفته و دانشجو شده بودم. مرحوم سنجری آمده بودند هنرستان و به من گفتند از فردا بیا به ارکستر. آن زمان هنوز عضویت در ارکستر امتحان ورودی نداشت. خرداد ماه وارد ارکستر شدم و از شهریور قرارداد امضا کردم. آن زمان هنرستان، دوره عالی هم داشت که هر کس که میخواست بعد از گذراندن یک ترم میتوانست وارد دوره عالی یا همان دانشکده هنرهای زیبا شود. من هم بعد از گرفتن دیپلم یک پایم هنرستان بود و یک پایم دانشکده هنرهای زیبا.
- در زمان آقای مشکات هم در ارکستر بودید؟
بله. من سال 48 وارد ارکستر سمفونیک شدم و ارکستر 6نوازنده کنترباس داشت و ناگزیر نفر آخر ایستادم. سال 51 که فرهاد مشکات رهبر ارکستر شد از تمام نوازندهها امتحان گرفت تا رتبه نوازندهها و نحوه استقرارشان را براساس تواناییشان معین کند. در همین امتحان من از نوازنده آخر، مایستر(یا نفر اول) کنترباسها شدم. از سال 48 تا به حال بهطور مداوم عضو ارکستر سمفونیک بودم تا حالا که بازنشسته شدهام و گهگاهی به ارکستر دعوت میشوم.
- شما که هم آن زمان ارکستر و هم حال حاضر آن را تجربه کردهاید، ارکستر چقدر عوض شده؟ اصلا قابل مقایسه هست؟
از سال 51 تا 57 ارکستر سمفونیک تهران در اوج بود. رهبرهای سرشناس به ایران میآمدند. ارکستر روابط بینالمللی خیلی خوب و توانایی اجرای قطعات دشوار را داشت. وزارت فرهنگ از ارکستر حمایت میکرد چون ارکستر سمفونیک را یک عامل مهم حفظ پرستیژ فرهنگی میدانستند و این اعتقاد را داشتند که موسیقی کلاسیک به بالارفتن سطح فرهنگ مردم کمک میکند. بعد از انقلاب و بهخصوص در دهه اول وضعیت ارکستر خیلی افت کرد.
تمام نوازندههای خارجی از ایران رفتند، بعضی از نوازندههای ایرانی هم مهاجرت کردند. بعد هم ارکستر آن همه بیسروسامانی کشید که شما هم در جریان هستید. چیزی که جلوی پیشرفت بیشتر را گرفته است عدمحمایت مالی از ارکستر است. بودجه باید افزایش پیدا کند و امکانات بیشتری مهیا شود. البته هنوز هم امیدهایی برای ارکستر هست، چون نوازندههای جوان بسیار خوبی داریم. باید بدانیم که ارکستری با این سابقه و قدمت حتی در منطقه بینظیر است. حیف است که ضعیف شود یا تحت فشار باشد.
- الان که آقای صهبایی آمدهاند چطور؟ باز هم فقط باید به جوانهای با استعداد برای بهبود وضعیت ارکستر امیدوار بود؟
شاید الان برای قضاوت کمی زود باشد، اما ارکستر یک سری نابسامانی دارد که از دست یک نفر کاری بر نمیآید. جهت داشتن وضعیت ایده آل برای ارکستر حرف اول را حقوق بچهها و وضعیت بیمهشان میزند. مثلا به نوازندهای زنگ میزنند که فردا ضبط داریم، معلوم است که از سر تمرین ارکستر غیبت میکند. با این مشکلات و پایین بودن حقوقشان نمیتوان خیلی هم انتظار نظم داشت. درصورتی که در زمان آقای مشکات و زمینهسازیهایی که توسط مرحوم سنجری انجام شده بود، وضعیت ارکستر خیلی خوب بود. در آن زمان حقوقها یک مرتبه چند برابر شد و قرارداد تمام وقت با نوازندهها بسته شد و آنها هم حق نداشتند جای دیگری کار کنند.
از آن مهمتر باید برای برنامههای ارکستر سمفونیک تبلیغات بیشتری صورت گیرد باید مدیران هم باور کنند که ارکستر سفونیک و برنامههایش یک کلاس فرهنگی برای مخاطبان است که هم گوششان با موسیقی درجه یک و فرهیخته آشنا شود و هم نمونهای از هنر متعالی را ببینند و تجربه کنند. موسیقی کلاسیک همان چیزی است که میتواند جلوی ابتذال و آسانگیری را در مخاطب بگیرد. باید از ارکستر و این نوع موسیقی حمایت بیشتری شود.
- شما که تجربه حضور در ارکستر ملی را هم داشتید و دارید، نوازندگی در کدام ارکستر را بیشتر دوست دارید؟
ارکستر سمفونیک را؛ چون رپرتوار ارکستر سمفونیک بسیار گسترده است. از طرفی من همانطور که گفتم از همان کودکی برای نوازندگی در موسیقی کلاسیک تحصیل و کار کردهام. البته موسیقی ایرانی را خیلی دوست دارم. البته هرکدام از این دو ارکستر ویژگیهای مثبتی دارند. نوازندگی در هر کدامشان یک جوری برای ما لذت بخش است. اما در نهایت این سلیقه موسیقایی شماست که تعیین میکند چه نوع موسیقی را ترجیح میدهید.
- شما زمانی این ساز را که چندان هم محبوب نبود بالاجبار انتخاب کردید. الان این ساز را چرا چطور میبینید؟ اگر میخواستید انتخاب کنید باز هم کنترباس را انتخاب میکردید؟
بله قطعا. (با خنده)حداقل بهدلیل جثه بزرگش، پدر بزرگ بقیه سازها که هست. کنترباس ستون ارکستر است و وقتی شروع به نواختن میکند به صدای ارکستر حجم میدهد.
- اتفاقا بهدلیل همین صدادهی است که من فکر میکنم شاید کمتر از دیگر اعضای خانواده ویولن کمتر خواهان داشته باشد چون هر نوازندهای دلش میخواهد این امکان برایش فراهم شود که صدای سازش به تنهایی هم قابل شنیدن باشد اما این امکان برای کنترباسها چندان فراهم نیست.
چرا هست. در اینجا چندان معمول نبوده. درواقع این ضعف ساز نیست، ضعف مهارت نوازندهها و ارکسترهاست. قطعات زیادی از جمله کنسرتوهای متعددی برای این ساز نوشته شده اما بهدلیل اینکه اجرای آنها مشکل است چندان در ارکستر اجرا نمیشود. البته خوشبختانه نوازندههای بسیارخوب و جوانی داریم که واقعا شاهکار هستند و میتوانند این قطعات را اجرا کنند. شاگردانی در هنرستان موسیقی دختران داشتهام که استعداد و پشتکار عجیبی دارند. فقط 3سال است که کنترباس میزنند، اما عضو ارکستر سمفونیک شدهاند و با یکی از آنها هم قرارداد بسته شده، در حالی که کنترباس نوازهایی داریم که با10 سال سابقه هم نمیتوانند به این خوبی بزنند.